سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مؤمن نسبت به لغزش برادرش، مهربان و آسانگیر است و [حقّ ] دوستی دیرین را رعایت می کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
روزنه ی نور
 
یادم رفته بود...

انگار همین دیروز بود که در تنهاییِ خودم حاشیه ی گچ کاریِ دیوار رو نگاه می کردم –هر روز و هر روز- و زمان طولانی ای را که نمی گذشت محاسبه می کردم...

انگار همین دیروز بود که حسرت سجده های طولانی، حسرت نماز ایستاده، حسرت راه رفتن و حسرت هایی که آنقدر در فکرش بودم که برایم دور از ذهن شده بود را داشتم...

و امروز...

یادم رفته بود تمام آن ثانیه هایی رو که با تو بودم ، ولی لحظه لحظه اش نگران از دست دادنت بودم، امروز تو را دارم. لبخند زیبایت را، شیطنت ها و نگاه مهربانت را و کم کم ایستادن روی پایت را...

یادم رفته بود تمام آن ثانیه ها را، یادم رفته بود...

خدایا! اگر یادمان نرود، شکرگزاریم...

و الان که یادم آمد باید سجده ی شکر به جا بیاورم، در همان تنهایی ای که با توام...

الحمدالله رب العالمین...


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط فطرس 92/2/4:: 8:37 صبح     |     ()رد پا
درباره

روزنه ی نور


فطرس
نوشته ها ،نظرات شخصی اینجانب است، سعی بر این دارم که با سند بنویسم، ولی بالاخره انسان جایزالخطاست.... خطاهایم را گوشزد کنید ممنون میشوم..
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ
-->